نام کتابب: شفق[۱]
نویسنده: استفنی میر[۲]
مترجم: ایرج مثالآذر
شمارگان: ۱۵۰۰
چاپ اول: ۱۳۸۷
ناشر: درّ دانش بهمن
۵۳۲صفحه
قیمت: ۸۰۰۰ تومان
شفق، اولین کتاب از سری گرگ ومیش[۳]، ۴ اکتبر ۲۰۰۵ در ایالات متحده امریکا رونمایی شد و در طی ۴ سال اخیر جزو پرفروشترین کتابهای عاشقانه و فانتزی در سراسر دنیا و به خصوص ایالات متحده بودهاست.
نویسندهی این کتاب، استفنی میر، پس از دریافت لیسانس انگلیسی از دانشگاه یوتا، ابتدا تصمیم داشت در زمینه حقوق تحصیل کند .او دارای همسر و سه فرزند پسر است و به باورهای خود اعتقادی عمیق دارد. به طوری که الکل مصرف نمیکند، سیگار نمیکشد و فیلمهای ردهیR تماشا نمیکند. وی که اکنون همانند جی. کی. رولینگ[۴] شهرت جهانی یافتهاست، پیش از نوشتن شفق هرگز حتی یک داستان کوتاه نیز ننوشته بود. چرا که تصور میکرد هیچشانسی برای نویسنده شدن ندارد . اما آنچه در۲ ژوئن ۲۰۰۳ اتفاق افتاد، جرقهای برای نوشتن کتاب شفق و تغییر شغل وی به طور کلی بود.
میر در رویا دختری انسان و پسری خونآشام دید، در حالی که پسر در عشق دختر اسیر گشته و در عین حال تشنهی خون وی بود. بر اساس این خواب، میر خلاصهای از این صحنه را که اکنون فصل سیزدهم کتاب است، نوشت. سپس در مدت سه ماه، کل کتاب را به نگارش درآورد، اما هرگز قصد چاپ کردن آن را نداشت. خواهر وی که واکنش مثبتی نسبت به داستان داشت، توانست میر را راضی کند تا کتاب را برای چندین انتشارات بفرستد و بالاخره از پانزده نامهای که استفنی میر نوشت، تنها یک پاسخ مثبت دریافت کرد.
سر انجام کتاب با ۷۵۰۰۰ نسخه در سال ۲۰۰۵ چاپ شد و در طی یک ماه توانست ابتدا رتبهی پنجم و پس از مدتی اولین جایگاه در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز را به دست آورد.
شفق، اولین کتاب از مجموعهی گرگ و میش میباشد. راوی داستان بلا سوان[۵]، شخصیت اول داستان است. در این کتاب آشنایی بلا با ادوارد کالن[۶] خونآشام شکل میگیرد و سپس علاقهی شدیدی بین آن دو ایجاد میشود. ادوارد در یک موقعیت برگشتناپذیر و حساس قرار میگیرد، زیرا در عین علاقهی شدید خود به بلا، نمیتواند از بوی خون وی و ولعی که برای مکیدن خون بلا به او دست میدهد به راحتی چشم پوشی کند. در اواسط داستان، بلا با دیدار از خانوادهی کالن، برای اولین بار به جمع کوچکی از جامعهی خونآشامان راه مییابد. در اواخر این کتاب و به ترتیب در کتب بعدی، ماه نو[۷]، خسوف[۸] و سپیده دم[۹]، وی با افراد بیشتر و به مراتب خطرناکتری از این جامعهی بزرگ که در خفا بین انسانها زندگی میکنند، آشنا میشود. در ادامه با تحقق یافتن افسانههای کهنی که از خصومت دیرینهی میان خونآشامان و گرگینهها ریشه گرفتهاست، بلا در موقعیتی بسیار حساس و خطرناک قرار میگیرد، در حالی که همواره تهدیدی از جانب خونآشامان نیز وی را دنبال میکند.
آنچه در پشت جلد کتاب آمده، خلاصهی خوبی از داستان را به دست میدهد:
«در مورد سه چیز کاملاً اطمینان داشتم:
اول این که ادوارد خون آشام بود،
دوم این که بخشی از وجود او به خون من تشنه بود، اما نمیدانستم این بخش از وجودش تا چه حد قوی و نیرومند است،
و سوم این که... من بیهیچقید و شرط و به طور برگشت ناپذیری، در دام عشق او گرفتار شده بودم... »
ژانر این مجموعه مخلوطی از رومنس و فانتزی به سبک خونآشامی است که مخاطب آن عمدتاً نوجوانان هستند. پس از خواندن چند فراز از کتاب، گاهی این سوال را در ذهن خواننده ایجاد میشود که در حقیقت با چه نوع سبکی مواجه است. وجه رومنس به خصوص در کتاب اول پرررنگتر بوده و در کتب بعدی گرچه از وزن آن کم نمیشود، اما فانتزی بیشتری به کار رفتهاست. شخصیتهای داستان هریک جایگاه مخصوص به خود را حفظ میکنند اما ملموس و عینی بودن آنان گاهی زیر سوال میرود.
بلا، دختری است هفده ساله، گوشه گیر و درونگرا که به موسیقی کلاسیک علاقمند است و هیچ چیز غیرعادی تاکنون برای وی اتفاق نیافتادهاست. با این حال پس از زیر نظر گرفتن چند برخورد نسبتاً کوتاه خود با همکلاسش، ادوارد کالن، و شنیدن و خواندن برخی افسانهها، به سرعت به خونآشام بودن وی پی میبرد و به راحتی آن را میپذیرد. با این وجود ادوارد همواره در حال اخطار دادن و از طرفی ابراز علاقه به وی است.
میر همچنین به نوعی خواننده را غافلگیر میکند. کسی که سرانجام با شخصیتهای خانوادهی کالن آشنا شود، به هیچعنوان نمیتواند آنان را در زمرهی دراکولای برام استوکر[۱۰] محسوب کند. نشان صلیب که همواره از آن در ادبیات تخیلی به عنوان ابزاری برای راندن و غلبه بر خونآشامان استفاده میشده، در انتهای هال منزل کالنها به دیوار نصب گشته و از پدر کارلایل کالن[۱۱] به وی ارث رسیدهاست. خود میر این گونه عنوان میکند:«تا قبل از اکران شفق، هرگز به این فکر نکرده بودم که خونآشامهای کتاب من تا چه حد با بقیه متفاوتند.»
در کشور ما هم مجموعهی گرگ و میش عمدتاً بعد از اکران فیلم آن، محبوبیت پیدا کرد و ترجمههای اینترنتی آن در وبگاهها قرار گرفت که البته کیفیت چندان خوبی نداشت. سپس ترجمهی کتابها به بازار آمد و با اقبالی نسبی روبرو شد تا جایی که تا الان علاوه بر ۴ قسمت مجموعهی گرگ و میش، تک رمان میر با عنوان میزبان[۱۲] نیز ترجمه شده و به چاپ رسیدهاست که از کیفیت نسبتاً خوبی برخوردارند.
در مجموع میتوان گفت این کتاب با واکنشهای مثبتی روبرو شدهاست. Amazon.com آن را کتابی عاشقانه و فوقالعاده هیجانانگیز معرفی میکند و مجلهی Entertainment Weekly از میر به عنوان «محبوبترین نویسندهی داستانهای خونآشامی پس از آن رایس[۱۳]» یاد میکند. در عین حال برخی دیگر، همچون استیفن کینگ[۱۴]، سبک نوشتاری میر را در مقایسه با نویسندگان دیگر مورد نقد قرار دادهاند. اکثریت منتقدان را طرفداران فمینیستی شامل میشوند که میر را ضد فمینیست محسوب میکنند زیرا معتقدند زندگی بلا، شخصیت اصلی داستان شفق، همواره وابسته به ادوارد بوده و در کنترل وی قرار دارد. اما میر این انتقادات را رد میکند و این را تنها از خصوصیات اخلاقی بلا میشمارد. به هر حال ممکن است همین انتقادات نقش به سزایی را در نوشتن طرح اصلی سپیده دم، کتاب چهارم این مجموعه ایفا کرده باشند.
قسمتی از متن داستان
«نمیخوام ناامیدت کنم، ولی تو اونقدرها هم که فکر میکنی، ترسناک نیستی. راستش اگه نظر منو بخوای که میگم اصلاً ترسناک نیستی!» البته قسمت دوم جملهام چندان صادقانه نبود.
او ایستاد و با ناباوری آشکاری ابروهایش را بالا برد؛ بعد لبخند پهن و موذیانه ای زد و گفت:«بهتر بود این حرف رو نمیزی»
بعد صدایی شبیه غرش از اعماق گلویش شنیده شد؛ لبهایش به طرف بالا برگشتند و دندانهای سفید و تیزش را نمایان ساختند؛ بدنش تغییر حالت داد و به حالت نیم خیز در آمد. همچون شیری بود که آماده پریدن روی شکار باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس:
[۱].Twilight
[۲].Stephenie Meyer
[۳].The twilight saga
[۴].J.K.Rowling
[۵].Bella Swan
[۶].Edward Cullen
[۷].New Moon
[۸].Eclipse
[۹].Breaking Dawn
[۱۰].Bram Stokerنویسنده و خالق شخصیت دراکولا
[۱۱].Carlisle Cullen
[۱۲].The Host
[۱۳].Anne Rice: نویسندهی کتب پرفروش اروتیک و گوتیک که به دلیل جانمایههای مذهبی کتابهایش نیز شهرت دارد. او متولد ۱۹۴۱ در آمریکا است.
[۱۴].Stephen King