نویسنده: یوکی میدوریکاوا
کارگردان: تاکاهیرو اوموری
استودیو: Brain’s Base
چهار سیزن، هر کدام 13 قسمت
آیا خود را یک انیمهباز حرفهای میدانید؟ آیا هنوز ناتسومه را ندیدهاید؟ وای بر شما! شما انیمهباز نیستید، فقط از دور دستی بر آتش گرم کردهاید و فعلاً فقط بوی دود میدهید.
ناتسومه، یا به طور دقیقتر «کتابچهی دوستان ناتسومه»، یک سری فانتزی، اثرِ دست یوکی میدوریکاوا است. شروع ماجرا به سال 2005 و مجلهی شوجوی LaLa DX بر میگردد و تا سال 2013، شانزده جلد مستقل از داستانهای آن منتشر شده است.
داستان ناتسومه، ماجرای پسر نوجوان و یتیمی به اسم تاکاشی ناتسومه است که میتواند ارواح را ببیند – البته نه ارواح مردگان؛ بلکه چیزی بیشتر در حد و حدود اجنه که برای بقیهی انسانها نامرئی هستند، اما وجود دارند و در گوشه و کنار به زندگی خودشان مشغولند. ناتسومه دفترچهای را از مادربزرگش به ارث میبرد که در آن اسم تمامی ارواح تحت فرمانروایی او نوشته شده است و ناتسومه تصمیم میگیرد اسامی را تکتک به صاحبانشان باز گرداند و به این طریق آنها را آزاد کند.
شخصیتهای اصلی
قهرمان اصلی ماجرا؛ پسر نوجوانی که قدرت دیدن ارواح –در حقیقت آیاکاشیها یا موجودات ماورایی در فولکلور ژاپن- را به همراه دفترچهای حاوی اسامی ارواح کوچک و بزرگ، از مادربزرگش –رِیکو ناتسومه- به ارث برده است. ناتسومه از نظر ظاهری هم شبیه مادربزرگش است و به همین خاطر بسیاری از یوکایها –همان موجودات ماورایی- او را با مادربزرگش اشتباه میگیرند و برای به دست آوردن دفترچهی اسامی –که هر کس صاحبش باشد، قدرت فرمانروایی بر ارواح ثبت شده در آن را دارد- او را دنبال میکنند. ناتسومه به دلیل این قدرت خاص و این که کسی او را درک نمیکرده، کودکی سختی را گذرانده است. از آنجایی که پدر و مادر او مدتها قبل از دنیا رفتهاند و کسی حاضر نبوده این پسر عجیب و غریب را نگهداری کند، او آنقدر دست به دست در میان فامیل چرخیده تا بالاخره از خانوادهی فوجیوارا سر در آورده که از اقوام دور پدرش بودهاند و بر خلاف بقیه، ناتسومه را مثل پسر خودشان دوست دارند. اوضاع برای ناتسومه سخت است، چون خانم و آقای فوجیوارا برایش خیلی مهمند و او باید نهایت سعیش را بکند تا آنها چیزی از قدرتش نفهمند که از او بدشان بیاید و از طرفی، مواظب باشد یوکایهای حریص و دنبال دفترچه آسیبی به آنها نرسانند. ماجرای این سری، برخوردهای مختلف میان ناتسومه و یوکایها و انسانهای مختلف اطرافش است و نشان میدهد که ناتسومه چطور کمکم با خود و قدرت و دنیای دور و برش کنار میآید.
مادارا یکی از آیاکاشیهای قدرتمند و مرموز است که از ابتدا وارد ماجرا میشود. برخورد او و ناتسومه کاملاً تصادفی است؛ در واقع ناتسومه ناخواسته او را از معبدی که در آن اسیر بوده، آزاد میکند و از آن به بعد مادارا همراه ناتسومه –بخوانید وبال گردن ناتسومه- میشود. این آیاکاشی وقتی مادارا است، به شکل گرگ غولپیکر و سفیدی دیده میشود که باقی یوکایها حسابی از او میترسند و به این طریق میتواند از ناتسومه در مقابل خطرات محافظت کند؛ اما در باقی مواقع، به شکل گربهی چاق و سفیدی در میآید که ناتسومه «نیانکو سنسی» صدایش میزند و هویتش تبدیل به موجودی پرخور و دست و پاچلفتی و خودخواه میشود و البته در این شکل برای سایر انسانها هم قابل دیدن است. ناتسومه و نیانکو سنسی با هم قرار گذاشتهاند که اگر ناتسومه قبل از آزاد کردن تمامی اسامی درون دفترچه به دست یک یوکای کشته شد، دفترچه به نیانکو سنسی برسد.
مادربزرگ ناتسومه که حالا از دنیا رفته است، اما خاطرات او را از طریق برخورد یوکایها با ناتسومه و نیانکو سنسی میبینیم. ریکو هم مثل نوهاش، از قدرت دیدن ارواح برخوردار بوده و به همین خاطر، دیگران او را از خود میراندهاند. برخلاف ناتسومه که این مساله باعث انزوای او شده، ریکو بیشتر خشن و برونگرا بود و یوکایها را به مبارزه میطلبید و در صورت شکست، اسم آنها را در دفترچهاش ثبت میکرد. از آنجایی که ریکو در جوانی از دنیا رفته، هیچکس جز یوکایهای زیردستش او را به یاد ندارد.
چرا باید ناتسومه را دید؟
گفتنش سخت است، اما ناتسومه یکی از بهترین انیمههایی بوده که به شخصه دیدهام و از آنهایی است که گاهگاهی باید به سراغش رفت و دوباره از اول تا آخرش را لحظه به لحظه و با دقت تماشا کرد. منتظر هیجان و خون و خونریزی و جنگهای آنچنانی وسط زمین و آسمان نباشید؛ ناتسومه داستانی آرام و سرراست دارد و گرچه گاهی یوکایهای خطرناکی وارد میشوند و جان ناتسومه و نیانکو سنسی را به خطر میاندازند، اما مهمتر جنبهی عاطفی و احساسی داستان است.
طراحی شخصیتها و زمینه شاید در ابتدا بیش از حد ساده به نظر برسد، اما این سادگی با داستان و موسیقی ملایم و فوقالعادهی این مجموعه همخوانی کامل دارد و ترکیب همهی اینها با هم برای مدتها در ذهن ماندگار میشود. صداپیشهها با دقت هر چه تمامتر انتخاب شدهاند؛ البته این چیز جدیدی برای انیمهها نیست و شخصاً به تمام تازهواردین به حوزهی انیمه توصیه میکنم که به جای تماشای نسخهی دوبله شده، حتماً نسخهی اصلی با زیرنویس را تماشا کنند، چرا که صداها بخشی جدا نشدنی از یک بستهی یکپارچه به اسم انیمه هستند.
آخرین دلیل برای این که باید ناتسومه را دید: داستانش منطقی است و سوراخ ندارد. بله، معمولاً برعکسش را در انیمه میبینیم، ولی خط روایی ناتسومه بیاشکال است. آدمهای زیادی بد که معلوم نیست چرا اینقدر بد و سیاهند و هدفشان چیست، در کار نیستند؛ یوکایها واقعاً موجوداتی متفاوتند و شخصیتهای انسانگونه ندارند، و در نهایت، تماشای هندوانه خوردن نیانکو سنسی قطعاً باید شما را به دیدن این انیمه مجاب کند.
نکته اضافی: در یکی از قسمتها یک یوکای به شکل موجودی کوچک و بندانگشتی وارد میشود که شبیه بچهای کیمونو پوشیده با شاخ گوزن روی سرش است؛ تماشا کنید و ببینید در نهایت تبدیل به چه چیزی میشود!
http://static.zerochan.net/Natsume.Yuujinchou.full.489854.jpg
*