نام کتاب: تروریست نابغه
نویسنده: الهام قدوسی
ناشر: انتشارات سبزان
سال انتشار: چاپ اول ١٣٨٩
شمارگان: ١٠٠٠ نسخه
قیمت: ٢٠٠٠ تومان
٨٨ صفحه
کتاب تروریست نابغه، داستانی است علمیتخیلی نوشتهی نویسندهی ایرانی، خانم الهام قدوسی که در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات سبزان به چاپ رسیده است.
ماجرای داستان، ماجرای پروفسوری است که با دستیابی به تکنولوژی فوق العادهای که در اختیار دارد تصمیم میگیرد نظم نوینی در جهان برقرار کند.
پروفسور تامسون که شخصیت عجیب وغریبی دارد، دانشمندی است شیفتهی هیتلر که با در اختیار داشتن تیمی متشکل از مهندس اسمیت که دستیار اوست و همچون پسرش عزیز میدارد، مهندس هیومن و پروفسور کخ که عملاً در عمدهی اکتشافات و فعالیتهای تحقیقاتی دستیار پروفسور بوده، توانسته است به تکنولوژی شبیهسازی دست یابد. او همچنین دستگاه فکسی دارد که می تواند به واسطهی آن خود را به هر نقطه از جهان تلپورت کند.
پروفسور تامسون با استفاده تکنولوژی همانندسازی، دست به همانندسازی تمام رؤسای جمهور و رؤسای دولتهای جهان میزند. او قصد دارد با جایگزین کردن نمونههای بدلی رؤسای جمهور به جای رؤسای واقعی، نظم نوینی در جهان برقرار کند. در نظم نوین جهانی پروفسور تامسون، فقر، بیعدالتی، ظلم و بدبختی هیچ جایی ندارد. در این دنیای جدید همه با صلح و آرامش در کنار همدیگر زندگی میکنند. خبری از سلاحهای کشتار جمعی نیست و همهی تکنولوژیها با محیط زیست بشری هماهنگ خواهند شد.
در صحنهای از کتاب پروفسور عقایدش را برای تمام رؤسای جمهور بازگو میکند. او میگوید:
«...شما با این مسابقهی وحشتناکی که بین یکدیگر گذاشته بودید و مرتباً به یکدیگر چنگ و دندان نشان میدادید، خیلی زود همه چیز را از بین میبردید. کرهی زمینی که ما هنوز نتوانستهایم لنگهاش را در این جهان پهناور پیدا کنیم، داشتید به نابودی میکشاندید. فقط ۳۰۰ سال از صنعتی شدن جهان میگذرد، ولی شما آنقدر جلو رفتید و افراط کردید که گونههای زیادی از حیات را در روی زمین به نابودی کشاندید، جنگلها و مراتع را از بین بردید. دریاها و اقیانوسها را آلوده کردید، حتا هوایی که از آن نفس میکشیم را هم آلوده کردید. مقدار CO2 جو آنقدر زیاد شده است که عملاً وجود حیات را تهدید میکند. و گرم شدن هوا هم که مزید به علت شده و با آب شدن یخهای قطب جنوب که هزاران سال است پایدار بودند باعث شدید که خطرات بسیار زیادی از جمله بالا آمدن سطح دریا و از بین رفتن بسیاری از خشکیها، تغییر درجهی شوری آب و از بین رفتن بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری دریا شدهاید. علاوه بر آن به استثمار کشاندن بعضی از ملتها به صورتهای مختلف باعث شده که بسیاری از آنها در شرایط بسیار نامطلوبی به زندگی خود ادامه دهند که شاید تحمل این نوع زندگیها حتا برای چند روز هم برای تکتک شما غیر ممکن است و مسلماً تمام این شرایط به علت سیاستهای غلط و خودخواهانهی شما صورت گرفته است. و تمام این موارد به این دلیل صورت گرفته که شما با هم وحدت و یکپارچگی ندارید. و هر کس خودش و کشور متبوع خودش برایش مهم است. حال میخواهم قضاوت را به عهدهی خودتان بگذارم. در این چندماهی که مهمان ما بودید و تمامی سران کشورها جدا از رنگ و نژاد و زبان و فرهنگ و دین و تمدن در کنار یکدیگر سیاستهای خود را به طور مستقیم زیر نظر داشتید، چقدر از اغتشاشات کشورها کمتر شده است. دیگر خبری از قدرتنمایی یک کشور برای کشور دیگر وجود ندارد، چون همه شما در کنار هم بودید و خیلی سریع مشکلات خود را حل میکردید. شما به آرامش نسبی که الان برای مردم جهان به وجود آمده نگاه کنید؛ آیا این آرامش را به وضوح احساس نمیکنید و از آن لذت نمیبرید؟»
اگرچه پروفسور راه حل همهی مشکلات را در وحدت و یکپارچگی میبیند و از سوی دیگر گمان برده است که مقصر تمام مشکلات موجود در جهان سیاستمداران و سردمداران حکومتها هستند، با این وجود خودش نیز مبری از خطا نیست و این موضوع را در پایان داستان متوجه میشود؛ جایی که همکار صمیمی و همچون پسرش، مهندس اسمیت به او میگوید:
«...جناب پروفسور! زمانی که در دانشگاه من به خاطر بیپولی قادر به پرداخت شهریه دانشگاه نبودم شما حاضر شدید همهی هزینهی دانشگاه مرا بپردازید و باعث شدید که من از تحصیل بازنمانم. من همیشه حس انسانی دوستی شما را تحسین میکردم و از آن زمان به خودم قول دادم که همیشه در کنارتان و همیار شما باشم. و خودتان می دانید که من زندگیام را وقف انجام کارهای شما کردم، شما آرمانهای والایی داشتید که باعث شدید ما و همهی کسانی که در اطرافتان بودند به شما بپیوندند و اما هر روز که شما قویتر میشدید حس قدرتطلبی بر شما فائق میشد و شما به جای آن همه افکار بشردوستانه و نجات انسانها و نجات محیط زیست و کرهی زمین فقط و فقط به فکر قدرتطلبی بیشتری بودید و آرزوی تسلط به زمین جای خودش را به تمام آن آرمانهای والا داد، اگر چه شما در ظاهر چنین وانمود میکردید که همان انسان با همان هدفها هستید، ولی با رفتارتان میدیدم که آن انسان شریف تبدیل به موجودی دیگر شده و قلبتان و روحتان فقط در فکر قدرتطلبی است.
من در چشمان شما دیگر نور امید نمیدیدم، بلکه آتش یک جنگ خانمان سوز را میدیدم. جنگی که در آن برای رسیدن به اهداف قدرت طلبانهتان حاضر بودید تمام دنیا را به آتش بکشید، جناب پروفسور! من به پروفسوری که دوستش داشتم و او را پدر خود میدانستم خیانت نکردم، بلکه به روحی که وجودش تسخیر و او را نابود میکرد حمله کردم. اگر شما همچنان به اهداف خودتان پایبند بودید من حاضر بودم تا پای جان در کنار شما باشم ولی شما تغییر کردید.»
داستان «تروریست نابغه» داستانی است مملو از تخیل و صحنههای حادثهای که با پرداخت نویسنده به جلو میرود. اگر چه در بعضی موارد شخصیتپردازیها قدری دور از واقعیت شدهاند و یا حتا ایدهی دانشمند دیوانه کمی بیشتر در داستان موج میزند، اما در مجموع میتوان گفت نویسنده در خلق یک داستان علمیتخیلی گام مفیدی برداشته است و این تلاش مغتنم است. امیدواریم این نویسنده و تمام دیگرکسانی که در این عرصه وارد شدهاند، در برداشتن این سنخ گام مستدام باشند.
این کتاب در به قیمت ۲۰۰۰ تومان از طریق اینترنتی هم به فروش میرسد. برای دریافت اینترنتی کتاب به پایگاهwww.iiketab.com مراجعه کنید.