در وادی علمیتخیلی سفر در زمان داریم و سایبورگ و کرمچالههایی که ما را از این سر کهشکان به آن سرش میبرند و بسیار ایدههای هیجانانگیز دیگر. اما کدامیک از این ایدهها با دانش فعلی ما محتمل هستند؟ کدامشان تا همیشه در وادی علمیتخیلی میمانند؟ اصلا میتوانیم چنین ادعایی داشته باشیم؟ شاید که حتا حیرتانگیزترین ایدهها هم روزی عملی شوند نه؟
بررسی ۱۰ ایدهی متداول در داستانهای علمیتخیلی
۱۰-بیگانههایی که شکل ظاهری شبیه به ما دارند.
در بیشتر داستانها و فیلمهای علمیتخیلی، بیگانهها کم و بیش شبیه به ما هستند، گاه تفاوتهای جزیی با ما دارند، برای مثال ولکانهای استارترک گوشهای نوکتیز دارند، گاه تفاوتهایشان بیشتر است، مثل بیگانههای فیلمهای کلاسیک علمیتخیلی که بدنهای کشیده، سرهای بیمو و چشمهای بسیار بزرگ داشتند. با این حال همگی انسانواره هستند. روی دو پا راه میروند، دو دست دارند، سرشان روی گردنشان قرار گرفته، دو چشم، بینی یا یک شکاف به جای بینی و غیره...
اما از منظر علمی چقدر محتمل است که به فرض وجود بیگانههای هوشمند روی کرات فراخورشیدی، آنها شبیه به ما باشند؟ دانشمندان در این زمینه ایدههای موافق و مخالف زیادی دارند. برخی معتقدند تکامل ممکن است روی سیارهی دیگری با شرایط متفاوت مسیری به کل متفاوت را طی کرده باشد و موجودی حاصل شده باشد که هیچ شباهتی به ما ندارد. اما بسیاری معتقدند اگر شرایط مناسب برای پیدایش حیات را سیارهی خودمان فرض کنیم، با این جرم و اندازه و وجود آب، آنوقت اگر جای دیگری شرایط سیارهی ما را داشته باشد، تکامل کم و بیش مسیری مشابه ما طی کند و موجوداتی به وجود بیایند که دست و پا و انگشت دارند. سث شُستک یکی از منجمهای مرکز SETI میگوید: «ساختار بدن ما برای یک موجود هوشمند کاملا بهینه است.» برخی محققها معتقدند برای ساختن ابزار و رسیدن به یک تمدن پیشرفته از لحاظ فناوری، نیاز به بدنی است که تقریبا مثل بدن ما باشد.
ما در جستجو به دنبال حیات در ورای منظومهی شمسی خود، به دنبال سیارههایی با شرایط مشابه با سیارهی خودمان هستیم و فرض بر این است که حیات در این شرایط میتواند وجود داشته باشد، بنابراین شاید هم اگر بیگانهای پیدا کنیم شبیه به ما باشد و شاید هرگز از وجود آن بیگانهها که روی دنیاهایی به کل متفاوت از دنیای ما تکامل یافتهاند با خبر نشویم.
۹-سفر با سرعتهای فراتر از سرعت نور
سفینههایی که با سرعت فراتر از نور حرکت میکنند در تمام داستانهای اپرای فضایی وجود دارند و عبارت FTL که مخفف faster than lightاست حالا دیگر خوب جا افتاده و ما میدانیم هر سفینهی درست و حسابی باید یک FTL drive داشته باشد. اما علم چه میگوید؟
تا جایی که ما میدانیم بر اساس یکی از پایههای فیزیک مدرن، نسبیت عام انیشتین هیچچیز هرگز با سرعت بیشتر از نور حرکت نمیکند. با این حال عدهای از دانشمندان میگویند نسبتی عام انیشتین از سرعت حرکت اجرام در فضایی که آنها را احاطه صحبت میکند و محدودی بر سرعت گسترش خود فضا نگذاشته. آنها فکر میکنند یک حباب از فضا میتواند با سرعتی بیشتر از نور نسبت به فضای اطراف خود حرکت کند. هرچه درون این حباب قرار گرفته نسبت به حباب ساکن است و نسبت به فضای بیرون حباب با سرعت بیشتر از نور حرکت میکند.(این ایده تنها یک فرضیه است.)
۸-سلاحهایی برای تخریب یک سیاره.
deathstar را که از جنگستارگان یادتان هست؟ آیا میتوان در عالم واقع چنین سلاحهایی ساخت که یک سیاره را نابود کند؟ یا از آن بدتر یک ستاره را ببلعد؟
متاسفانه به لحاظ تئوری امکانش هست. اگر تمدنی بسیار پیشرفته بتوانند به صورت مصنوعی یک سیاهچاله ایجاد کنند، آنوقت سیاهچاله میتواند تمام خورشید ما یا هر ستارهی دیگری را ببلعد.
میتوانید در این باره یک مقالهی کامل بخوانید. به هرحال باید فکرش را بکنیم، شاید روزی روزگاری در این وضعیت قرار گرفتیم!
۷-تلهپورت
آیا امکانش هست ما هم مثل کاپیتان کرک و بقیه با استفاده از تلهپورت به مکانهای دیگر سفر کنیم؟ میشود روزی از شر ترافیک خیابانها خلاص شویم و با وارد کردن نام یک مقصد با استفاده از دستگاهی به آنجا منتقل شویم؟
تلهپورت کردن به لحاظ علمی با مشکلات و موانع بسیار بزرگی رو به رو است. سیدنی پرکویتز فیزیکدان در دانشگاه اموری آتلانتا میگوید: «اگر صحبت از اجرام بزرگ است، پاسخ قطعا خیر است.» تا به امروز دانشمندان موفق شدهاند اطلاعات کوانتومی را تا فاصلهی ۱۶ کیلومتر هم منتقل کنند، اما این با انتقال واقعی ماده بسیار فاصله دارد و انتقال شخص و ماده در حال حاضر فقط در وادی گمانهزنی علمی قرار دارد. با اینحال میتوانید مقالهای کاملتر در زمینهی تلهپورت بخوانید.
۶-شنل نامرئی
شنل نامرئی هریپاتر در عالم علم؟ یا چیزی شبیه به آن کاری که مرد نامرئی با خودش کرد؟ یا پوشش نامرئی کنندهی سفینههای کلینگانها؟
حقیقت این است که در زمینه در چند سال اخیر کارهایی انجام شده و دستاوردهایی وجود داشته از قبلی ماده ای که میتواند اعوجاج نوری ایجاد کند و به نوعی با خطای دید تا حدی پوشش به وجود بیاورد. اما باز هم با رسیدن به چیزی مثل شنل هریپاتر فاصله بسیار است. دیوید اسمیت پروفسور کامپیوتر و الکترونیک در دانشگاه دوک میگوید: «نمیگویم به کل غیرممکن است، ولی آن چه که در هریپاتر دیدین، به هرحال خیلی محتمل نیست.»
گویا در این زمینه هنوز امید هست! چقدر؟ این مقاله را بخوانید.
۵- سیارههای هوشمند
در داستانهای علمیتخیلی مفهوم سیارهای که «زنده» است یا نوعی «هوشمندی» دارد مفهومی آشنا است. در برخی موارد هم نوعی هوش توزیعشده و فراگیر میان تمام موجودات زندهی آن سیاره و خود جسم سیاره وجود دارد.(ایدهی گایا در بنیادهای آسیموف و شبیه به آن پاندورا در آواتار) آیا در عالم واقع چنین چیزی امکانپذیر است؟ دانشمندان با توجه به شیمی موجودات زنده و مرز تفکیک میان موجود زنده و موجود غیرزنده، امکان وجود داشتند چنین سیاره ای در عالم واقع را مردود میدانند.
متاسفانه نمیتوانیم امید داشته باشیم چیزی مثل پاندورا جایی از این عالم وجود داشته باشد. بررسی واقعبینانهی سیارههای هوشمند.
۴- ماشینهای هوشمند با هیبات انسانی
یکی دیگر از دستمایههای جذاب داستانهای علمیتخیلی، آندرویدها، سایبورگها، روباتها و گاه کامپیوترهای هوشمند هستند که در بیشتر مواقع دشمن بشر و گاه دوست او هستند. تحقیقات در زمینهی هوشمصنوعی سالهای سال است که آغاز شده. خلق کردن هوش مصنوعی یکی از موضوعات علاقهمندی بشر است و دانشمندان این زمینه معقتند در آیندهای نه چندان دور ما ماشینهایی به واقع هوشمند خواهیم داشت که «خودآگاهی» دارند. اما این مسئله همچنان محل طرح پرسشهای عمیق فلسفی و اخلاقی است و از آن مهمتر تعریف «خودآگاهی» است. در این مورد منتظر پروندهی ویژهی شگفتزار باشید.
3- اشعههای بارگیر
یکی دیگر از ایدههای استارترک. در دنیای علمیتخیلی این اشعهها از انرژی و ذرات عجیب غریب ساخته شدهاند. اما این یکی از واقعیت آنقدرها هم دور نیست. دانشمندان ناسا فکر میکنند شاید روزی اشعهای داشته باشیم که بتواند ذارت غبار را از سطح ماه جمع کند.
۲-نبرد نهایی میان انسان ماشین
نبرد انسانها با ماشینهای هوشمندی که گفتیم به وجود آمدنشان محتمل است، یکی دیگر از تمهای تکرار شونده در داستانهای علمیتخیلی است. در ترمیناتور و ماتریکس، در سری هایپریون دن سیمونز و بسیاری داستانهای دیگر ماشینهای هوشمند روزی علیه خالقان خود قیام میکنند.
آیا حال که گفتیم امکان ساخته شدن هوشمصنوعی هست، پس باید نگران بروز آن جنگ نهایی و نابودی بشر به دست ماشینهای ساخت خودش باشیم؟ نگرانیاست که نمیشود منکرش شد. اما برخی معتقدند آنقدرها هم نباید بدبین بود. مطلبی که اخیرا در این باره منتشر شد را بخوانید.
اگر با داستانهای روباتی آسیموف آشنا باشید میدانید که آسیموف در داستانهایش برای ساخته شدن روباتها سه قانون فرض کرده که خلاصهی آنها این میشود
۱-قانون اول: هیچ روباتی حق ندارد به یک انسان آسیب برساند و یا با خودداری از انجام کاری باعث آسیب رسیدن به یک انسان شود.
۲-قانون دوم: روبات باید هر دستوری که انسان به او میدهد اطاعت کند مگر در تضاد با قانون اول باشد.
۳-قانون سوم: روبات باید از موجودیت خود دفاع کند مگر این که در تضاد با دو قانون قبلی باشد.
میبینید که اگر این سه قانون در ساخت یک هوش مصنوعی رعایت شود، آنقدر کمی از نگرانیهایمان کاسته میشود. اخیرا دانشمندان علم روباتیک لحاظ کردن این سه قانون در ساخت هوش مصنوعی را واقعا در نظر گرفتهاند.
با این حال ما همین حالا جنگافزارهایی داریم که برای نابودی دو سه تا کرهی زمین کافی است و اگر اینها به دست یک هوشمصنوعی خشمگین بیافتد کار ما تمام است. پس این گزینه محتمل است نه؟
۱-یادگیری از طریق کامپیوتر و واقعیت مجازی
آیا میتوان روند یادگیری در انسان را سریعکرد؟ لازم نباشد سالهای سال به مدرسه و دانشگاه برویم؟ این ایده هم در بسیاری از داستانها و از جمله داستان های آسیموف آمده.
در یک سن خاص به مرکزی برویم و هر چیزی که دوست داریم یاد بگیری از طریق یک چیپ یا حالا یک تکنولوژی پیشرفتهی دیگر در مغز ما وارد شود.
از دید برخی دانشمندان این ایده به کل غیرممکن نیست. تمامش بستگی دارد به شناخت کامل ما از مغز انسان و ساز وکارش. چیزی که در حال حاضر خیلی زیاد از آن نمیدانیم و با این شناخت چه بسا مفاهیم دیگری مثل آپلود کردن کامل هوشیاری یک انسان در یک کامپیوتر و بازسازی شخصیت او با استفاده از State مغزش امکانپذیر شود.
منبع: لایوساینس