مجموعه داستانهای «بازیلیسک»، جز معروفترین کارهای دیوید لانگفورد هستند. از این مجموعه داستان «انواع مختلف تاریکی» که برندهی جایزهی هوگو است، پیش از این در آکادمی فانتزی منتشر شده. «تشاب» نیز داستان دیگری از همین مجموعه است.
1. هدف از ایجاد این گروه خبری چیست؟
هدف ایجاد یک تالار گفتگو جهت بحث پیرامون تصویرهای بازیلیسکی یا تشابها است. خوانندگان اخبار اینترنتی که نسخهی کمحجمتر را ترجیح میدهند، میتوانند «بازیلیسک/تعدیل شده» را بخوانند که فقط شامل هشدارهای درجه اول و شناسههای فرمهای جدید میباشد.
2. آیا میتوانم فایلهای باینری را به اینجا بفرستم؟
اگر شما قادر به پرسیدن چنین سئوالی هستید، باید بلافاصله به بخش «اخبار/اعلانات/کاربران تازه» مراجعه کنید. جایی که طی پستهایی منظم هشدار داده میشود که فایلهای باینری و به ویژه تصویری به هیچ وجه نباید به گروههای خبری ارسال شوند. بسیاری از کشورها برای این کار مجازات اعدام را اجرا میکنند.
3. سرنام تشاب از کجا آمده؟
سیستم الگوریتمهای تصویری-ریاضیاتی دکتر ورنون بریمن (که در گمنامی فوت کرد) به عنوان تکنیک شکلسازی استدلالی بریمن شناخته میشود. این عبارت بازتابی است از عنوان مقالهی اصلی وی، «دربارهی صورتهای قابل تفکر، به همراه یادداشتی در باب تکنیک شکلسازی استدلالی» (بریمن و ترنر، نیچر، 2001). این مقاله به ناچار توقیف و جز اسناد فوقمحرمانه طبقهبندی شد.
4. آیا حقیقت دارد که نویسندگان علمیتخیلی بازیلیسکها را پیشبینی کرده بودند؟
بله و نه. ایدهی اطلاعات غیرقابل تفکری که به مغز آسیب میزنند، پیشینهی علمیتخیلی دور و درازی دارد. ولی هیچ کدام آن را دقیقاً پیشبینی نکردند. در این مورد اغلب به رمان «ذهننویس» اثر ویلیام گیبسون [1] (به سال 1984) اشاره میشود که ایدهی فضای سایبری را در جامعه گستراند. دلیل ارجاع به این اثر، ایدهی «یخ سیاه» بود؛ نرمافزاری که دست به ضدحمله به مغز هکرها میزد. اما این رمان اتصال مستقیم اعصاب به شبکه را تصور میکرد. درحالی که بازیلیسکها بسیار مرگبارتر هستند، چرا که نیازی به تماس فیزیکی ندارند.
خیلی پیش از آن، فرد هویل [2] در «ابر سیاه» (به سال 1957) اشاره کرد که بارگذاری دانش از یک بیگانهی احتمالاً خیرخواه (که دارای گنجایش ذهنی فوق بشری است)، میتواند باعث اعمال اضافه بار به مغز و سوختن آن شود.
یک مورد نزدیک به واقعیت در «تصاویر خواب» اثر جی. بی. پریستلی [3] مطرح شده که تصاویری از بهترین نمونههای اشیا را تصور میکند که اجباراً احساسات خاصی را در ذهن ایجاد میکنند و از آنها در تبلیغات استفاده میشود.
پیرس آنتونی [4] در «ماکروسکوپ» (به سال 1969)، به توصیف «آرایش مخرب» میپردازد. یک آرایش هدفمند از تصاویر که جهت حفاظت از حریم خصوصی ارتباطات کهکشانی به کار میرود و ذهن شنود کنندگان را پاک میکند.
انجمن بازیلیسک مایل نیست دوباره پیغامی داشته باشد مبنی بر یادآوری این مساله که رمان ماکروسکوپ و قسمت اول برنامهی تلویزیونی سیرک پرندهی مونتی پیتون [5]، هر دو در یک سال و یک ماه منتشر شدند. در این برنامه طرح معروفی ارائه شد مبنی بر ارائهی خندهدارترین لطیفهی ممکن، طوری که شنوندگانش از شدت خنده دچار خفگی و مرگ شوند.
5. نحوهی عملکرد یک بازیلیسک چگونه است؟
پاسخ کوتاه چنین است: نمیتوانیم بگوییم. اطلاعات کاملتر در ردهی فوقمحرمانه طبقهبندی میشوند.
پاسخ مشروح مبتنی بر مقالهی علمی-عمومی بریمن (نیو ساینتیست، 2001) است که در آن ایدههایش را تشریح میکند. وی ذهن انسان را به صورت یک سیستم رایانش قراردادی قطعی فرض میکند. این سیستم همان طور که صورتی دیگر از تئوری ریاضی گودل پیشبینی میکند، ممکن است توسط افکاری که ذهن از لحاظ فیزیکی یا منطقی قادر به تفکرشان نیست، آسیب ببیند. تکنیک شکلسازی استدلالی چنین افکاری را در قالب صورتهایی صرفاً بصری نمایش میدهد. مثل یک تصویر بازیلیسک که اعصاب بینایی ما آن را میپذیرد، در حالی که نمیتوانند پشتیبانی کند. نتیجه فاجعهبار است. مثل این است که یک ویروس مخفیکار نرمافزاری به مغز رخنه کند.
6. چرا «بازیلیسک»؟
بازیلیسک نام یک موجود افسانهای است. خزندهای که تنها یک نگاه به آن باعث تبدیل شدن انسان به سنگ میشود. طبق یک افسانهی قدیمی، نگاه کردن به بازیلیسک از طریق آینه بیخطر است. اما این در مورد نسخههای مدرن آنها صدق نمیکند. اگرچه بازیلیسکهایی مانند بی-756 که کاملاً نامتقارن هستند، تنها در صورتی مرگبارند که بسته به نیمکرهی غالب مغز قربانی، به تصویر مستقیم یا انعکاس آنها نگریسته شود.
7. آیا این فقط یک افسانهی محلی است که نخستین بازیلیسک خالق خودش را نابود کرد؟
تقریباً تمام چیزهای مرتبط با اتفاقی که در تاسیسات ابر رایانهی کمبریج4 افتاد، توقیف شده و به عنوان دانش بسیار خطرناک طبقهبندی شدهاند. بریمن آخرین آزمایشهایش را در آنجا انجام داد. باور عمومی بر این است که بریمن و بیشتر پرسنلِ تاسیسات جان خود را از دست دادند. در پی آن، کپیهایی از بازیلیسک بی-1 به بیرون درز کرد. این تصویر با نام «طوطی» شهرت یافته، چرا که اگر آن را به حد کافی تار کنیم که نگریستن به آن بیخطر باشد، شبیه یک طوطی به نظر میرسد. بی-1 همچنان نخستین انتخاب تروریستهای شهری است که به وسیلهی یک اسپری و یک شابلون، تصویر بازیلیسک را روی دیوارها نقاشی میکنند.
اما سایر بازیلیسکها با استفاده از نظریات بریمن ساخته شدند. بی-2 کمی بعد در آزمایشگاه لورنس لیورمور ساخته شد و بعد فاجعهی ساخت بی-3 در امآیتی پیش آمد.
8. آیا بازیلیسکها در قالب فراکتالهای مندلبروت وجود دارند؟
بله، دو خانوادهی شناخته شده وجود دارد که در موقعیتهای متقارن، تحت بزرگنمایی فوقالعاده قابل رویت هستند. خیر، به شما نخواهیم گفت کجای این قالب.
9. چطور میتوانم برای گذاشتن تصویر توی وبگاهم مجوز بگیرم؟
این سئوال مربوط به بخش «اخبار/اعلانات/کاربران تازه» میشود، ولی مدام اینجا پرسیده میشود. به طور خلاصه: بدون مجوز درASCII یا ANSI دولتی که به ندرت داده میشود، شما نمیتوانید چنین کاری بکنید. استفاده از هر چیز دیگری به جز متنهای وبگاه یا ایمیلتان، راهی تضمین شده برای قطع اشتراکتان است. همهی ما دلتنگ وبهای رنگی قدیمی و همچنین تلویزیونها هستیم. ولی این چیزها امروزه بسیار خطرناکند.
10. آیا حقیقت دارد که مایکروسافت برای محافظت از ویندوز اولترا در برابر سرقت یا مهندسی معکوس از تلههای بازیلیسکی استفاده میکند؟
حرفی برای گفتن نداریم.
پانویسها
[1] William Gibson
[2] Fred Hoyle
[3] J. B. Priestly
[4]Piers Anthony
[5] Monty Python’s Flying Circus