در سال 2007 شرکت کمیک مارول [1] تصمیم بر تولید اقتباسی از مجموعه کتابهای برج تاریک [2] نوشتهی استیون کینگ [3] گرفت. قبل از آن نیز مارول اقتباسهایی از مجموعههای مشهور منتشر میکرد، اما این نخستین کمیکی است که مارول در آن از خالقان مشهورش استفاده میکند. شخص کینگ در طول این پروژه با مارول همکاری نزدیکی دارد. رابین فورث [4] دستیار شخصی کینگ که سالها با او کار کرده و به اندازه او با دنیای برج تاریک آشنایی دارد، وظیفه نوشتن داستان را بر عهده دارد. نوشتن متن کمیک بر عهدهی پیتر دیوید [5]، از نویسندگان مشهور کمیک است. پیتر دیوید از سال 1985 به نویسندگی کمیک مشغول بوده و در طول این مدت آثار مشهور زیادی در زمینهی کمیکهای علمی تخیلی، فانتزی و ابرقهرمانی خلق کرده است که از آن جمله میتوان به «عدالت جوان» [6] و «فرشتهی سقوط کرده» [7] اشاره کرد. اما دیوید بیشتر به خاطر به خاطر 12 سال نویسندگیاش برای کمیک «هالک شگفتانگیز» [8] مشهور است. طراحی کمیک نیز بر عهدهی جائه لی [9] و ریچارد ایزانو [10] است. بیشتر طراحیهای داخلی بر عهده جائه لی است. از آثار معروف او میتوان به «سنتری» و «ناانسانها» اشاره کرد. این چهار تن به کمک عدهی کثیری، اقتباسی را آغار کردند که برای سالها ادامه خواهد داشت. اقتباسی بیپایان از داستانی بیپایان.
برخلاف کتابهای حجیم کینگ که خواندنشان روزها به طول میانجامد، هر جلد از کمیک را میتوان در عرض ساعتی مطالعه کرد. اما با این حال نوشتههای کمیک شبیه نثر کینگ است و تصاویر زیبایی کلمات را همراهی میکنند. علاوه بر داستان اصلی، در آخر هر فصل داستانهای کوتاهی نوشتهی رابین فورث نیز وجود دارند که اطلاعات بیشتری در مورد دنیای برج تاریک میدهند و باعث افزایش جذابیت کل مجموعه میشوند.
نخستین بخش کمیک، برج تاریک نام دارد. این بخش از پنج رمان گرافیکی و چند کمیک یک قسمتی تشکیل شده و درحقیقت حکایت دوران جوانی قهرمان داستان، «رولند دسچین» [11]، است. اوایل این بخش بر اساس فلشبکهای کتاب اول و بخشی از آن بر اساس کتاب چهار است. همچنین از اطلاعات داده شده در کتابهای پنج و هفت نیز استفاده شده است. با این حال اکثر حوادثی که در کمیک رخ میدهند، جدید هستند.
داستان اولین رمان گرافیکی که «تولد هفتتیرکش» [12] نام دارد، با آزمون فارغالتحصیلی رولند جوان آغاز میشود؛ سپس با ماجراها و مأموریتهای رولند و دوستانش ادامه مییابد. اوایل کمیک بر اساس فلشبکهای کتاب اول، اما ادامهی آن بر اساس جلد چهارم مجموعه است.
با آغاز جلد دوم کمیک که «راه طولانی خانه» [13]نام دارد، نویسندهها ابتکار عمل را به دست میگیرند و داستانهای ناگفتهی جدیدی را وارد کمیک میکنند. اما با این حال برای درک داستانها، بهتر است قبلاً کتابهای اصلی خوانده باشید. در جلد دوم کمیک به رولند بیشتر پرداخته میشود و با حوادث سخت بسیاری روبرو میشویم که باعث میشوند رولند به هفتتیرکش قهرمانی که میشناسیم و دوستش داریم، تبدیل شود.
جلد دوم به گیرایی جلد اول نیست. چون داستان هم کوتاهتر است و هم سادهتر. اما با این حال طراحیها به داستان جان میدهند و زیبایی کار را بیشتر میکنند. دنیایی که مهی به سرخی خون و شفقی پاییزی آن را به دو نیم کرده و همهجا پر است از چهرههایی سایه مانند، سرزمینهای لمیزرع و موجوداتی هولناک.
جلد سوم کمیک «خیانت» [14] نام دارد. رولند در دو جلد نخستین با سختیهای بسیاری روبرو شده، اما بازگشت به خانه از دردهای او نمیکاهد و داستان بر بستر طراحیهای رنگارنگ جائه لی و تراژدیهای شکسپیرگون کینگ روایت میشود که موجب ایجاد اثری زیبا شدهاند. بخش زیادی از کتاب همانند آرامش قبل از طوفان است. انگار نیروهای شیطانی همینطور دارند به قهرمانان ما نزدیکتر میشوند و حوادث مخوفی در انتظار رولند و اطرافیانش لحظهشماری میکند.
این داستان هم مانند همهی داستانهای کینگ، پر از هراس و صحنههای کابوسمانند است که با طراحیهای خاص جائه لی خوفناکتر از همیشهاند. با این حال این کمیک، داستان پیوسته و منسجمی ندارد.
با شروع جلد چهارم، «سقوط گیلید» [15]داستان مجموعه به سرجام ناگزیرش نزدیک میشود... از نامش پیداست که چه در پیش است. بوی خون میدهد. بوی مرگ. بوی جادوی شیطانی و ضربات هولناک. و حقیقتاً داستان جالبی است. دیوید و فورث حماسههای تراژیک یک سقوط را با کمال مهارت بیان میکنند و خواننده که تحت تأثیر نام اثر همیشه منتظر رویدادهای ناگوار است و التهاب از ابتدا با اوست، به میزان زیادی تحت تأثیر قوت طراحیها واقع میشود. اما آنچه پیش رو دارد، غیرقابل باور است.
جلد پنجم که «نبرد تپه جریکو» [16] نام دارد، به شرح حوادث پس از قسمت پیشین اختصاص دارد. دنیا رو به فساد است. در این قسمت از نظر زمانی کمکم داریم به کتاب نخست مجموعه یعنی «هفتتیرکش» نزدیک میشویم، اما هنوز دنیا به شدت ناکجاآبادی کتابها نشده است. با این حال هدف رولند از اینجا به بعد دیگر رسیدن به برج تاریک است. نقشههایی میکشد و با کمک دیگران سعی در تحقق اهدافش دارد. در عین حال باید بفهمیم چطور در آغاز کتابهای مجموعه، رولند آخرین بازماندهی هفتتیرکشهاست.
با پایان جلد پنجم، بخش نخست پایان مییابد و بخش دوم آن با عنوان «برج تاریک: هفتتیرکش» آغاز میشود. حوادث بخش دوم بیشتر بر اساس کتاب اول مجموعه خواهد بود. سالها از حوادث بخش اول گذشته است و اکنون رولند، تنها هفتتیرکش در جستجوی برج تاریک است. سه جلد نخست بخش دوم که «ماجرا آغاز میشود» [17]، «خواهران کوچک ایلوریا» [18] و «نبرد تول» [19] نام دارد، تاکنون منتشر شده است.
شرکت مارول توانسته در طول این سالها اقتباسی زیبا از جهان وسیع استیون کینگ ایجاد کند. کمیکهای برج تاریک تجربهی شیرین برای خوانندگان خواهند بود. با این حال ممکن است برای افرادی که با کتابها آشنایی ندارند، قدری سردرگم کننده به نظر برسند. اما برای طرفداران کتاب فرصتی است برای مرور حوادث رخ داده و همچنین خواندن داستانهای بسیاری که استیون کینگ فرصت نکرده تا آنها را وارد کتابها کند.
پینوشتها:
[1] Marvel Comics
[2] The Dark Tower
[3] Stephen King
[4] Robin Furth
[5] Peter David
[6] Young Justice
[7] Fallen Angel
[8] The Incredible Hulk
[9] Jae Lee
[10] Richard Isanoye
[11] Roland Deschain
[12] The Gunslinger Born
[13] The Long Road Home
[14] Treachery
[15] The Fall of Gilead
[16] The Battle of Jericho Hill
[17] The Journey Begins
[18] The Little Sisters of Eluria
[19] The Battle of Tull