نام: وان پیس [۱]
نویسنده و طراح: ایایچیرو اودا [۲]
ناشر: شوئیشا [۴]، هفتهنامهی شونن جامپ [۳]
دسته بندی: شونن
ژانر: فانتزی، اکشن، ماجرایی، کمدی-درام
زمان نشر: 4 اوت 1997 تاکنون - ۶۴ جلد
گلد راجر [۵]، شاه دزدان دریایی، قویترین و بدنامترین شخصی بوده که در دریاها سفر میکرده است. دستگیری و اعدام راجر توسط دولت جهانی [۶] تغییر بزرگی در تمام جهان ایجاد کرد. آخرین جملات او راز وجود «وان پیس»، بزرگترین گنج جهان را افشا کرد. «گنجهای بیپایان من رو میخواین؟ ممکنه... هممم... من اونا رو به افرادی میدم که پیداشون بکنن. من همه چیز تو دنیا رو جمع کردم و «اونجا» قایمشون کردم.» با این جملات بود که جهان وارد عصر بزرگ دزدان دریایی شد.
مانکی دی لوفی [۷]، نوجوانی 17 ساله است که برداشت کاملاً متفاوت از دزد دریایی بودن دارد. بر خلاف افراد خبیث و خشنی که روستاها را غارت میکنند، هدف لوفی از دزد دریایی بودن مواجه شدن با حوادث هیجانانگیز و دیدار با افراد جدید و در عین حال یافتن وان پیس است. لوفی سعی دارد پا جای پای قهرمان دوران کودکیاش بگذارد و با جمع کردن خدمهای به گرند لاین، خطرناکترین دریای جهان، سفر کند تا پرده از رازهای تاریک بردارد، با دشمنان قدرتمند مبارزه کند و در نهایت به وان پیس رسیده و شاه دزدان دریایی بشود.
از وان پیس به همراه ناروتو [۸] و بلیچ [۹]، معمولاً با عنوان سه بزرگ شونن یاد میشود. این دستهبندی باعث میشود که خواننده ناآشنا فکر کند با یک مجموعهی شونن معمولی با داستانی غیرخلاقانه و تکراری روبروست. اما اگر صادقانه بخواهیم قضاوت کنیم، مقایسه کردن وان پیس با ناروتو، بلیچ یا هر عنوان شونن دیگری مانند مقایسه کردن شهربازی با حیاط بازی مهدکودک است! عامل موفقیت وان پیس این است که هر آن چه را که یک مانگای شونن لازم دارد، به مخاطب ارائه میدهد. حادثه، طنز، تواناییهای خارقالعاده، شخصیتهای منحصر به فرد، نبردهای حماسی، معنای مطلق دوستی و آرزوهای بسیار بسیار بزرگ. وان پیس همهی این عناصر را گرفته و به بالاترین درجه خود میرساند.
داستان:
داستان در عصر طلایی دزدان دریایی رخ میدهد. مانکی دی لوفی جوان قصد دارد خدمهای جمع کرده و به گرند لاین [۱۰] (خطرناکترین مکان جهان) رفته و وان پیس را به دست آورد. اما دریا پر از دزدان دریایی خطرناکی است که هرکدامشان قصد دارند به لقب شاه دزدان دریایی دست یابند.
البته آرزوی به دست آوردن عنوان شاه دزدان دریایی هدفی نسبتاً دور و دست نیافتنی است که باعث میشود لوفی و دوستانش وارد بوتهی داغ و عظیمی پر از مشکلات و حوادث شوند. گرند لاین دریایی است که زمین را به دو نیم کره شمالی و جنوبی تقسیم کرده است. کمربندی با آبهای آرام و هیولاهای عظیمالجثه دو طرف آن را احاطه کرده و عبور کشتیها را تقریباً غیرممکن میکند. بنابرین همه دریانوردان باید از ورودی اصلی وارد گرند لاین شوند. گرند لاین قوانین و عوامل طبیعی منحصر به فردی دارد و دریانوردان محکومند جزایر را یک به یک پشت سر بگذارند تا به جزیره آخر (و مکان احتمالی وان پیس) برسند. لوفی و یارانش برای دست یابی به هدف خود مجبورند طبق همین قانون جزایر را یکییکی بازدید کنند.
آن چه باعث خاص بودن داستان میشود، این است که ایایچیرو اودا (نویسنده و طراح مانگا) حتا احمقانهترین و سادهترین مفاهیم را به چیزی خارقالعاده و هیجانانگیز تبدیل میکند. سفر کردن مکرر از سرزمینی به سرزمینی دیگر در ابتدا ایدهی جالبی به نظر نمیآید. اما اگر هر کدام از این سرزمینها پر از اشخاص، موجودات و اماکنی باشند که به وسیلهی تخیل بیحد و مرز نویسنده به وجود آمدهاند، هیچگاه نمیخواهید شخصیتهای اصلی مکانی را که در آن حضور دارند ترک کنند و بر خلاف بسیاری از از مانگاهای موجود با نوع داستانهایی مثل «سوباسا کرونیکلز» [۱۱]، همیشه به این امیدوارید تا مکان جدیدی که میخواهید ملاقات کنید جای جالبتری باشد و به همین دلیل به خواندن ادامه میدهید؛ اما هر دنیایی که واردش می شوید پر است از حوادث و شخصیت های تکراری و بازیافت شده.
وسیلهی اصلی که در وان پیس از آنها استفاده میشود، میوههای شیطان [۱۲] هستند. هر کس که یکی از این میوهها را بخورد، صاحب قدرتی فراانسانی میشود. اما این قدرت بهای گزافی دارد و آن هم از دست دادن توانایی شنا کردن و در نتیجه غرق شدن در آب مانند لنگر کشتی است. و این در حالی است که داستان در مورد دزدان دریایی و سفر در دریاهاست! عاملی که باعث جذابیت میشود، این است که هر کدام از میوهها دارای قدرتهای کاملاً متفاوتی هستند و هیچ دو میوهای قدرت یکسان ندارند. تخیل بی پایان اودا نیز باعث میشود که همیشه شاهد قدرتهای عجیب و جالبی باشیم. مانند توانایی شخصیت اصلی که قدرت کش آوردن اعضای بدنش را دارد. گذشته از این، آن چه باعث میشود این تواناییها بهتر از فریاد زدن «بانکای»[۱۳] و «ککی گنکای»[۱۴] باشد، این است که هیچ وقت نمیتوان گفت نتیجهی تقابل دو نیرو چگونه خواهد بود. بنابراین قدرت یک میوهی شیطانی در یک آرک [۱۵] ممکن است بسیار ضعیف به نظر بیایید، اما در آرک بعدی کلید بردن نبرد باشد. بنابراین هیچ شخصیتی نمیتواند به طور قطعی شکستناپذیر باشد و همین باعث اضافه شدن هیجان بیشتر به هر کدام از نبردها میشود. در حالی که به عنوان مثال نبردی مانند «کونوهامارو [۱۶] علیه ساسوکه [۱۷]» چیز چندان جالبی نخواهد بود.
داستان وان پیس ممکن است ساده و حتا گاهی احمقانه به نظر بیایید، اما اگر به دقت مانگا را بخوانیم متوجه میشویم که داستان بسیار عمیقتر و خوشساختتر از آن است که به نظر میآید. از خیزش یک شورش و کشت و کشتار به خاطر کجفهمیها تا تردید کردن به حقّانیت ایزدی ناعادل. داستان وان پیس میتواند سرشار از شگفتیها باشد. یکی از نکات مثبت وان پیس این است که همیشه غیرقابل پیشبینی است. هیچ گاه نمیتوان نتیجهی یک نبرد یا سرانجام یک شخصیت را حدس زد. این که چه کسی خواهد برد، معلوم نیست و هیچ گاه نمیتوان گفت واقعاً چه کسی شخص خوب یا بد است. این عناصر موجب پیچیدهتر شدن داستان و چند برابر شدن لذت خواندن میشود.
جنبهی مثبت دیگر داستان این است که سرگذشت شخصیتها به هم مربوط است و بنابرین احساس نمیشود شخصیت اصلی آنها را به هم متصل کرده است. شخصیت منفی یک آرک میتواند از شخصیتهای پشتیبان در آرک بعدی باشد (و بالعکس). اودا هیچ ترسی از برگرداندن شخصیتهای قدیمی ندارد. شخصیتی چه منفی و چه مثبت، ممکن است است پس از پایان آرک از شخصیتهای اصلی جدا شود؛ اما داستان او به صورت جداگانهای ادامه خواهد داشت. علاوه بر این که در طول داستان گاه این افراد را می بینیم و ممکن است بعد از مدتهای طولانی دوباره شاهد بازگشت آنها باشیم. بنابرین خواننده هیچ گاه حس نمیکند که داستان تنها محدود به شخصیتهای اصلی است. بلکه داستان مربوط به تمام مردم جهان است. همین باعث چند بعدی و غیرخطی شدن داستان میشود.
اما دو عامل است که باعث می شود میزان هیجان و جذابیت وان پیس به سطحی برسد که تاکنون هیچ مانگا یا انیمهای نتوانسته به آن دست پیدا کند. اولی عمق احساسی و دومی داستانسرایی استادانهی اودا است. عمق احساسی به قدری است که میتواند مخاطب را مبهوت کرده و گاه حتا به گریه بیاندازد. جدا شدن یک نفر برای عضو شدن در گروه کلاه حصیریها یا نجات یک دوست نیازمند به کمک، از لحاظ احساسی مسائل پیچیدهای نیستند. فقط و فقط احساسات ساده و معمولی مانند نیاز به دوست داشته شدن یا از دست دادن یک دوست. اما با این حال این احساسات به قدری خالص و تاثیرگذار هستند که کمتر مجموعهای توانسته به این سطح برسد. اما دومین عامل شگفتانگیز بودن وان پیس، شیوهی روایت داستان اودا است. او چنان داستان را میپروراند که مخاطب هم خود را در کنار شخصیتهای داستان حس میکند. همراه شخصیتهای داستان، احساساتی مانند اضطرار و ناامیدی را یا این که قرار است حادثهی مهمی رخ بدهد، تجربه میکند. او به طور مداوم صحنههای هیجان انگیز ایجاد میکند، اما با این حال نه به میزانی که مخاطب را کلافه و خسته کند. فلشبکها را وارد داستان میکند. فلشبکها ممکن است طولانی باشند، اما عذابآور یا اضافی نیستند. و برای توصیف نبردها تنها یک کلمه کافی است: حماسی. نفوذ به انیس لابی [۱۸]، جمع شدن یازده ابرنواختر [۱۹] و نبرد مارین فورد [۲۰] از صحنههایی هستند که در هیج جای دیگر پیدا نمیشوند.
این عوامل در کنار جنبهی طنز قوی و خلاقیت فوقالعادهی اودا باعث میشود در حین خواندن وان پیس خود را در بطن ماجرایی بیمانند بیابید.
طراحی:
دو نکتهی منفی در مورد طراحیها وجود دارد. اول شیوهی طراحی های اودا است. شیوهی طراحی او در ابتدا بسیار کودکانه و ابتدایی به نظر میآید. اما رفتهرفته با ماهر شدن اودا مشخص میشود این شیوهی طراحی کاملاً هم مناسب فضای داستان است و تا چه حد حرفهای و قدرتمند است. بنابرین ممکن است قدری طول بکشد تا مخاطب عاشق طراحیها شود! مورد دوم این است که گاه صحنههای اکشن به قدری سریع و با جزئیات میشوند که صفحات بسیار شلوغ شده و خواننده سردرگم میشود. به همین علت در این صحنهها مخاطب به قدری زمان و تخیل نیاز دارد تا بتواند تشخیص بدهد که واقعاً چه در حال رخ دادن است و هدف نویسنده از ارائه این صحنهها چیست. در غیر این صورت ممکن است صحنههای مبارزه ضعیف و بیکیفیت به نظر بیایند.
با این حال جنبههای مثبت طراحیها بسیار بیشتر هستند. یکی از آنها طراحیهای خلاقانهی شخصیتها است. به نظر میرسد ایدههای جدید اودا برای طراحی شخصیتها هیچ گاه تمام نمیشوند. حتا طراحی شخصیتهایی که فقط برای یک پنل حضور خواهند داشت، بسیار ظریف و خلاقانه هستند. طراحی مکانها کاملاً مناسب موقعیت جغرافیایی و تاریخ یک ملت است و لباس و ظاهر شخصیتها کاملاً مناسب فرهنگ آن جامعه است. این عوامل باعث میشوند که خواننده خود را به راحتی در این فضاها حس کند. و تازه در اینجا است که شخصیتهای اصلی با طراحیهای دیوانهوار از راه میرسند. از گونههای جانوری خاص یک جزیره گرفته تا ظاهر اعضای گروه سیپی9، شخصیتها به قدری از لحاظ ظاهر، اندازه و رفتار متفاوت هستند که واقعاً به سختی میتوان درک کرد که اودا چگونه میتواند این همه شخصت متنوع به وجود آورد. تنوع در طراحی کلاه حصیریها بهترین نمونه در ضمینهی طراحی است. چه اسکلت، چه گوزن و چه سایبورگ [۲۱]، هرکسی میتواند نامزد عضو شدن در این گروه باشد.
جدای از طراحی شخصیتها، صحنههایی که اودا ایجاد میکند، سینمایی و بسیار هیجان انگیز هستند. بدون طراحیهای اودا هیچ گاه مانگا تا این اندازه باشکوه و خیال انگیز نمیشد. از حمله گروه به آرلانگ پارک [۲۲] تا هجوم به ایمپل داون[۲۳]، اودا همیشه میداند چگونه با طراحیهایش مخاطب را میخکوب کند.
و در نهایت، اغراق در نمایش احساسات گاه چنان با جنبه طنز مانگا در هم میآمیزد که بسیار خندهدار میشود. بهترین نمونهی این صحنه تصویر تعجبزده انل [۲۴] در هنگام رویارویی با لوفی است.
شخصیتها:
این بخشی است که وان پیس در آن نسبت به بخشهای دیگر قدرت بسیار بیشتری از خود نشان میدهد. شخصیتها رنگارنگ، مضحک و غیرقابل پیشبینی هستند. قهرمان داستان که پسری با بدن پلاستیکی است، گوزن پزشکی که میتواند تغییر شکل دهد، سایبورگی که از پوشیدن شلوار امتناع میکند و اسکلتی که موسیقیدان است، همه عضو دزدان دریایی کلاه حصیری هستند. هر کدام از شخصیتها بیمانند هستند و وقتی نویسنده چند نفر از آنها را در مقابل هم قرار میدهد، واکنش آنها به همدیگر طنزی تماشایی است. اعضای گروه با وجود این که بیشتر اوقات در حال مسخرهبازی هستند، هر کدام سرگذشتی دارند که موجب میشود از آنچه در نگاه اول دیده میشوند جدیتر و عمیقتر به نظر بیایند.
غیر از این، دوستان و دشمنانی که شخصیتهای اصلی با آنها مواجه میشوند همیشه همراه با ایدههای بکر و جالب هستند و هیچگاه خسته کننده نمیشوند. شیچیبوکای [۲۴]، سیپی9، باروک وکس[۲۵] و یازده ابرنواختر، همه دارای شخصیتهایی هستند که به سختی میتوان در مجموعه دیگری پیدا کرد.
روابط بین شخصیتها بسیار پیچیده است و گاه میتوانند بسیار جالب باشند. ممکن است با شخصی که عادی به نظر میآید مواجه شوید و بعد از چند صد فصل متوجه شوید که از دوستان قدیمی شاه سابق دزدان دریایی بوده است. اکثر نویسندهها این گونه ارتباطها را بدون نشانههای قبلی وارد داستان میکنند، اما اودا برای این کارها از مدت ها قبل برنامهریزی هوشمندانه و پیچیدهای میکند و از مخاطب هم کاری جز تحت تأثیر قرار گرفتن ساخته نیست.
نقطه ضعف؟ قطعاً مشکلات کوچکی در این باره وجود دارد. مثلا ماجرایی نسبتاً تکراری در مورد اعضای زن گروه وجود دارد. اما داستان به قدری وسیع است که چنین مشکلات کوچکی از همان ابتدا هم خیلی مهم به نظر نمیآیند.
سخن آخر:
برای شخص خودم وان پیس لذتبخشترین مانگایی بوده که تا به حال خواندهام. قطعاً بخشهایی ضعیفی وجود دارند. به خصوص در بخش ابتدایی هر آرک، آن هم به دلیل شروع نسبتاً کند آن. اما وقتی که ماجرا واقعاً شروع میشود (که خیلی سریع هم اتفاق میافتد) دیگر نمیتوان آن را کنار گذاشت. مانگا به قدری اعتیادآور است که بعضی روزها تمام مدت شبانهروز را صرف خواندش میکردم. هنوز هم بعد از این همه مدت خواندن دوبارهی آن لذتبخش است.
وان پیس رکوردهای فروش مانگا در ژاپن را شکسته و هر جلد جدید آن رکورد جلد قبل را با اختلاف زیادی میشکند. همین گواه خوبی برای نشان دادن این است که این مانگا چقدر توانسته دل مخاطبان را به دست آورد.
داستان وان پیس یک ماجرای بزرگ و حماسی است. هر آرک از آرک قبلی بهتر است. شخصیتها دوستداشتنی و طراحیها سینمایی و هیجانانگیزند. وان پیس بدون شک بهترین مانگای شونن است. همه دوست دارند بدانند در پایان داستان چه رخ خواهد داد، اما هیچ کس دوست ندارد این مانگا به پایان رسد. وان پیس مانگایی است که همه دوست داریم سالیان سال ادامه داشته باشد.
پانویسها:
[۱]One Piece
[۲]Eiichiro Oda
[۳]Weekly Shōnen Jump
[۴]Shueisha
[۵]Gold Roger
[۶]World Government
[۷]Monkey D. Luffy
[۸]Naruto
[۹]Bleach
[۱۰]Grand Line
[۱۱]Tsubasa: Reservoir Chronicle
[۱۲]Devil Fruits
[۱۳]Bankai
[۱۴]Kekki Genkai
[15] Arc: خطهای داستانی در انیمهها که هر کدام اختصاص به یک ماجرا یا دشمن خاص دارند.
[۱۶]Konohamaru
[۱۷]Sasuke
[۱۸]Enies Lobby
[۱۹]The Eleven Supernovas
[۲۰]Marineford
[۲۱]Cyborg: به موجودی اطلاق میشود که علاوه بر اعضای طبیعی بدن، دارای ارگانهای عملکردی مصنوعی هم باشد.
[۲۲]Arlong Park
[۲۳]Impel Down
[۲۴]Enel
[۲۵]Shichibukai
[۲۶]Baroque Works