عکاس که نباشی خوبی عکسها را به دوربین خوب ربط میدهی. قیمت زیاد عکسها را که میبینی از خودت میپرسی: «مگه این عکاسا جز فشار دادن یه دکمه چیکار میکنن؟». اما وقتی وارد کار عکاسی میشوی آن هم به صورت اصولیاش، تازه میفهمی هر عکس 8 ساعت تمام تصحیح با فوتوشاپ (و دیگران) دارد و آن «یک دکمه فشار دادن» هم شاید برای بعضیها یک ساعت تمام وقت ببرد. باید نور را تنظیم کرد و کادر را بست و سایهها را شناخت و سرعت شاتر را مشخص کرد و سوژه را پیدا کرد. اینها چیزهایی است که من و شما اگر عکاس نباشیم نمیبینیم.
صنعت نشر هم همین است. حالا چه الکترونیکی و چه کاغذی. شاید هر کسی درک نکند چه روند عجیب غریب و رسماً علمیتخیلی ای در پشت پردهی صنعت چاپ قرار گرفته. از ترجمه کردن با هزار وسواس و دقت بگیر تا آن شریرترین شیاطین یعنی ویرایش که چیزی شبیه فیزیک کوآنتوم است و البته وارد وادی تألیف نشویم که وادی غرایب است.
و مثل عکاسی که بد و خوب دارد صنعت نشر هم بد و خوب خودش و آفتهای خودش را دارد. به طور خاص در این گونهی ادبی که ما سعی در اشاعه و نشرش داریم. از مترجمان بد گرفته تا نویسندگانی که تسلط چندانی به زبان فارسی ندارند تا ناشرانی که به این گونهی ادبی نگاه تجاری دارند و پدیدههای ناگواری چون استسمار مترجمان جوان و علاقمند و ارائهی کتابها با کیفیت پایین. توجه شما را به جنگی ادبی بین طرفداران ع.ت.ف و طرفداران جریان اصلی ادبیات جلب میکنم که در آن ادبیات گمانهزن همیشه به سخیف بودن و جدی نبودن و ارزش ادبی نداشتن متهم شده است. از پدر و مادرها گرفته تا «روشنفکران ادبی» تا منتقدان. رویکرد اصلی این است که «تخیلیه دیگه. رویاییه. دربارهی خواب و خیاله.» که البته این موضوع را تنها تا حدی میتوان از سر ناآگاهی و تعصب دانست. بخش دیگر این موضوع متوجه ارائه دهندگان گمانهزن و نحوهی ارائه شدن است.
تا زمانی که کیفیت ترجمه و تألیف گمانهزن با جدیت در همان حد که در جریان اصلی میبینیم دنبال نشود و تا وقتی کتابهای گمانهزن در کتابفروشیها در بخش کتاب کودک قرار بگیرند جدی گرفته شدن ادبیات گمانهزن دور از ذهن است. از این رو همواره در گروه ادبیات گمانهزن و رسانههای آن همچون شگفتزار و جلسات حضوری، تلاش همهی اعضای گروه بر این بوده که کیفیت بالایی را به نمایش بگذارند. کار را تا جایی جدی گرفتیم که حتا از استانداردهای برخی انتشارات رسمی و کاغذی هم بر مترجمان و مؤلفان همکارمان سختتر گرفتیم. در همکاری خود با انتشارات و مجلات آثاری با بهترین کیفیت ممکن را ارائه دادیم و هرگاه حس کردیم همکاری ما با نهادی خاص باعث پایین آمدن استانداردها میشود از همکاری خودداری کردیم.
امیدواریم با آن برنامههایی که ریخته ایم و با طرحهای نویی که در این مدت غیبت (که به شخصه قسم میخورم در حال استراحت نبودیم!) در پاتیلمان پختهایم شاهد فراگیرتر شدن ادبیات گمانهزن باشیم و استانداردهای پایین و نگاهی تجاری را به تدریج از بین ببریم و کیفیت را جایگزینش کنیم. به «آدم بزرگها» نشان بدهیم که گمانهزن گریز نیست. پویشی بصیرانه به سوی آینده است.
فرزین سوری